امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

امیرمحمد(نفس باباومامان)

رویدادهای این هفته

دوست دارید یه حس خوب داشته باشید اول یه لبخند بزنید. بعدازته دل ازخدابه خاطرهمه داده ها ونداده هاش تشکر وشکرگذاری کنید فکرکنم یه حس خوبی بهتون دست داد. خیلی جالبه که پدرو مادرها اولین دلیل شکرگذاریشون را وجود بچه هاشون می دانند     .امیرمحمد صاحب یه دخترخاله دیگه شد.حالا دست وهووووررااا  اصلا هرکه هرچی بلده روکنه اخه عید نزدیک وهمه یه جوری انرژی مثبت داریم   الهی من فدات بشم نفس .زندگی. اروم قلبم .یه مقدارکوچولو کارهای نظافت خونمو ن عقب افتاد به خاطر اینکه عمه هانیه اسباب کشی منزل نوداشتن وما رفته بودیم کمک و.. بابایی امروز صبح میخواستند که پادری وروی حیاط رابشویند که شما وروجک خواستید باموتور شارژی با...
19 اسفند 1392

خرید جوجه رنگی..

سلام دوستای عزیزم اگه گفتید من دارم چیکارمی کنم توی این عکس خیلی واضح نیست که متوجه شوید بیایید خونه ما با احتیاط در کارتن را بازمی کنم یه جوجه رنگی کوچولو خریدم اب ودون هم بهش دادم .خیلی جوجه کوچولو رادوستش دارم. تاظهرسرگرم این جوجه قشنگ شده بودم. وسوالاتی ازمامانم درمورد این جوجه می پرسیدم وبازم حرف خودم رامی زدم . مامانی هم درحین ناهار درست کردن جواب من رامی دادن خداحافظ دوستای گلم   ...
12 اسفند 1392

بازهم تولد...

دیشب تولدمبینا دخترخاله من بود وچون خاله سمانه تاده روز دیگه زایمان داره مامان من وخاله فاطمه کارهای تولد مبینا رابرعهده گرفتند .وبه این دلیل که مامان من خوب ازعهده این کارها(میوه ارایی ودرست کردن ژله)برمیومد این کارها به مادرمن واگذارشد من هم بابرف شادی که به دستم بود . بابچه ها بازی میکردم .خیلی بهم توی تولدخوش گذشت جای همگیتون سبز ...
3 اسفند 1392
1